دیدن فراتر از دید: آینده سیستم های دید و میدان نبرد دیجیتال
آینده سیستم های دیده بانی و میدان نبرد دیجیتال -آیا تا به حال به این فکر کرده اید که وقتی در رویدادی مانند کنفرانس بین المللی وسایل نقلیه زرهی (IAVC) در زمین پرسه می زنید، باید چقدر در تاریخ پیش بروید تا تجهیزاتی که می بینید حتی برای یک ذهن نظامی آموزش دیده غیرقابل تشخیص شود؟
با توجه به موضوع امسال IAVC – “چگونه در آینده مبارزه خواهیم کرد؟” – این سوالی است که فراتر از حدس و گمان بیهوده است. شاید اگر مردم سعی کنند زمان حال را از چشم گذشته ببینند، شانس بیشتری برای مشاهده چگونگی تکامل جنگ در سالها و دهههای آینده دارند.
خود وسایل نقلیه را در نظر بگیرید. تصور اینکه توپچی ناپلئونی بداند از چلنجر ۲ چه باید بکند، سخت است.
با این حال، اگر او میدید که در میدان جنگ در جهت او سروصدا میکند، بدون شک، به سرعت به فایده آن پی میبرد.
سپس برخی از سیستم های انتزاعی تر را در نظر بگیرید. اگرچه یک کهنه سرباز WW2 ممکن است با اصطلاحی مانند C6ISR آشنا نباشد، اگر شما با تعریف فرمان و کنترل شروع کنید و قدم به قدم از آنجا پیش بروید، به زودی خود این مفهوم را درک می کنند.
آنچه تاریخ می تواند در مورد آینده جنگ به ما بیاموزد
کاربرد ویژه پرسیدن اینکه یک سرباز اواسط قرن بیستم از سیستمهایی که صنعت دفاعی در حال توسعه است چه میسازد، سه مورد است.
اول از همه، سازمانهایی مانند تالس را بهعنوان تامینکننده صنعت، متواضع نگه میدارد.
این به آنها یادآوری می کند که ماهیت اساسی جنگ تغییر نمی کند. هرچند صنعت پیچیده معتقد است که تجهیزات آنها وجود دارد، اصول اساسی – و خطرات اساسی – یکسان است.
دوم، تأمینکنندگان صنعت را وادار میکند تا فراتر از PQQ، ITN و فهرستهای طولانی الزامات فنی نگاه کنند و «نیاز پشت نیاز» را درک کنند.
در حالی که ماهیت اصلی جنگ تغییر نمیکند، اما اگر صنعت میخواهد به نیروهای مسلح ما یک مزیت بادوام و پیروز در نبرد کمک کند، درک ویژگی همیشه در حال تغییر آن ضروری است.
تأمینکنندگان باید همیشه به خاطر داشته باشند که، چه فناوریهای جدید، تغییراتی را که در نحوه مبارزه ما هدایت میکنند، قادر میسازند یا به آنها پاسخ میدهند، خود فناوری ارزش ذاتی خارج از هدف خود ندارد – و این هدف، اگر اصلاً تغییر کند، اغلب این کار را بسیار آهسته انجام میدهد.
به عنوان مثال، یک منظره تانک را در نظر بگیرید. از بسیاری جهات اساسی، هدف اصلی کار تالس در این زمینه بدون تغییر باقی می ماند: به عنوان ضرب المثل، کاربران را قادر می سازد «اول ببینند، اول شلیک کنند، اول ضربه بزنند». فراتر از لیزرها، فناوری تصویربرداری حرارتی، سیستمهای ردیابی و الگوریتمهای تشخیص تهدید نگاه کنید، و خواهید دید که سیستمی مانند پانورامیک بالای زره گیمبال (PAAG) به سادگی آخرین تجسم در یک خط طولانی و بدون وقفه از اپتیک است. و اپترونیک برای ایمن نگه داشتن نیروها و موثرتر کردن آنها اختصاص داده شده است.
دوباره، بیایید تصور کنیم که یک کهنه سرباز از چرچیل مارک چهارم را به یک خودروی جنگی پیاده نظام مجهز به PAAG متصل کنیم.
اگرچه آنها ممکن است درک نکنند که چه چیزی این فناوری قرن بیست و یکم را بسیار عالی می کند، اما اصلاً مشکلی در درک اینکه چقدر آنها را عالی می کند، ندارند.
PAAG به آنها اجازه می دهد تا کیلومترها در هر جهت در هر آب و هوا، روز یا شب، ببینند. این به آنها امکان می دهد تهدیدها را شناسایی کرده و با اهداف در برد بلند درگیر شوند.
شاید مهمتر از همه، این امکان را به آنها میدهد که همه این کارها را در حال حرکت و بدون نیاز به – به معنای واقعی کلمه – انجام دهند.
ممکن است کمی بیشتر طول بکشد تا این کهنه کار درک کند که چگونه تمام این فناوری، و همچنین تسریع حلقه OODA، بار شناختی را در یک محیط عملیاتی کاهش میدهد که احتمالاً پیچیدهتر، روانتر و سریعتر از همیشه حرکت میکند.
به هر حال، سیستمهای هوش مصنوعی مانند DigitalCrew تالس باعث نمیشوند که جنگ از نظر ذهنی کمتر شود.
آنها به سادگی کاربران را قادر می سازند تا توانایی های خود را در جایی متمرکز کنند که بیشترین تأثیر را دارند، وظایفی را که ماشین ها در آنها برتری می دهند، تخلیه می کنند تا اپراتورها بتوانند بر به کارگیری مهارت های منحصر به فرد انسانی خود – تجربه، تخیل و قضاوتشان – در مأموریت تمرکز کنند. .
اما وقتی شروع به کنار هم قرار دادن این همه سختافزار و نرمافزار پیشرفته میکنید، وقتی شروع به ساختن سیستمهای سیستم میکنید، فقط کارها را متفاوت، بهتر و سریعتر انجام نمیدهید، بلکه میتوانید به طور کلی کارهای مختلف را شروع کنید.
فقط اتصال: چگونه سیستم های شبکه ای نحوه مبارزه ما را تغییر خواهند داد
و این سومین دلیلی است که وقتی مردم به نحوه مبارزه ما در آینده فکر می کنند باید از دریچه تاریخی به فناوری معاصر نگاه کنیم.
گفته می شود که “تنها ساخته گراهام بل که از اولین تلفن جهان مهمتر بود، دومین تلفن جهان بود”.
در زمینه اپترونیک، حسگرها و سخت افزارهای تعریف شده توسط نرم افزار امروزی، می توانید به نکته مشابهی اشاره کنید.
قابلیتهایی مانند PAAG بهطور فردی خارقالعاده هستند، اما، بهصورت جمعی و بهطور مؤثر شبکهای، چیزی کمتر از انقلابی نیستند.
پتانسیل آنها برای تغییر نحوه مبارزه ما، گسترش تشبیه، به اندازه پتانسیل یک شبکه تلفنی برای پشتیبانی نه تنها از مکالمات، بلکه از یک وب جهانی است.
برای مثال، نبرد مشترک را در نظر بگیرید . این نام نشاندهنده «عملیات متقابل» است، اما بسیار بیشتر از آن است.
نبرد واقعاً مشارکتی ادغام سربازان، سیستم ها و داده ها برای تشکیل یک ابزار واحد است که با هم افزایی کامل و با تاخیر تقریباً صفر عمل می کند.
این مفهوم فراتر از تیم یا وسیله نقلیه فردی است. در حالی که در گذشته ممکن بود یک وسیله نقلیه واحد شناسایی، اولویت بندی و درگیر شدن با یک تهدید خاص را بر عهده داشته باشد، اکنون می توان آن وظایف را به سرعت و به طور بهینه در میان یک نیرو یا اسکادران تقسیم کرد.
سیستم های نظارت و دید مانند PAAG توانمندسازهای معمولی (و همچنین حیاتی) نبرد مشترک هستند.
هر چه بیشتر از سطح تاکتیکی به سطح استراتژیک برگردید، پتانسیل نبرد مشترک برای افزایش ایمنی و موفقیت در ماموریت بیشتر می شود.
با افزایش تعداد پرسنل و با افزایش وسایل نقلیه و حسگرها که توسط معماری های رایج به هم مرتبط شده اند، مزایا افزایش می یابد.
تهدیدها متنوع می شوند، استراتژی ها تکامل می یابند، اما ماموریت همچنان به عنوان ماموریت باقی می ماند
مفاهیمی مانند این – آنهایی که به جای تلاش برای پیش بینی تغییرات در شخصیت جنگ را در خود جای می دهند – اهمیت فزاینده ای خواهند داشت.
بدیهی است که تهدیدها به تنوع و تکثیر ادامه خواهند داد، اما دانستن چگونگی آن غیرممکن است.
این بخش همچنین میداند که استراتژیها، تاکتیکها و تواناییهای فنی ارتش باید مطابق با اولویتهای نوسازی و تحول که در استراتژی صنعتی زمین تعیین شده است، تکامل یابد و چارچوبهای تجاری، که صنعت و دانشگاه از طریق آن ارائه میدهند، باید تغییر کند، بنابراین اهمیت ابتکاراتی مانند برنامه مرکوری ، که هدف آن تغییر روش های کار بین MOD و صنعت است.
اما برخی چیزها تغییر نمی کنند و نخواهند شد. نوآوری، فنی یا غیر آن، همیشه حیاتی خواهد بود، اما موفقیت مستمر ارتش بریتانیا در نهایت بستگی دارد، همانطور که همیشه به آمادگی، توانایی و تمایل آن برای مبارزه بسیار سختتر و هوشمندانهتر از دشمنانش بستگی دارد. طولانی تر
این بدان معنی است که نقش تامین کنندگان صنعت نیز بدون تغییر باقی خواهد ماند. کار صنعت ممکن است گهگاه آغازگر یا پیشبینی تغییر باشد، اما در اغلب موارد، باید به نیروهای مسلح اجازه داد تا آن را تطبیق دهند، با آن سازگار شوند و از آن بهرهبرداری کنند.
بنابراین دفعه بعد که در رویدادی مانند IAVC شرکت میکنید، لحظهای وقت بگذارید و آنچه را که از دریچه تاریخی میبینید در نظر بگیرید و بپرسید: چرا وجود دارد؟
آیا کاری را که برای آن طراحی شده است انجام می دهد؟
مهمتر از آن – و با چشم به آینده – از خود بپرسید چه چیزی می تواند باعث شود که برای فعال کردن آن طراحی نشده است.